سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقش هنر و ادبیات در فرایند هویت یابی کودکان

مقدمه

انسان از اوایل کودکی خود را از دیگران متمایز می‌داند و همواره به دنبال تعریف خود به‌عنوان وجودی مستقل از دیگران است. مجموعه ویژگی‌هایی که افراد براساس آن‌ها خود را منحصربه‌فرد می‌دانند، در قالب مفهوم هویت قابل طرح است. هویت از خصوصیات بسیار مهمی است که فرد را از دیگران متمایز می‌سازد و از همین رو متخصصان حوزه انسان‌شناسی نیز تعاریف متفاوت و متعددی از آن ارائه کرده‌اند. هویت شیوه شناسایی «خود» توسط عوامل و متغیرهای «دیگر» است تا فرد خودش را بشناسد یا خود را به دیگری بشناساند؛ بنابراین، انسان در برابر متغیرهای متعددی مانند ارتباط با قوم، ملت، قبیله، اجتماع و یا خانواده قرار دارد که هویت او را می‌سازند (پناهی و معروفی، 1395: 90).
کمتر مفهومی است که به اندازه هویت، دارای معانی گوناگون باشد. «هویت از اقبال چندین رشته علمی از جمله فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، تاریخ و نیز هنر و ادبیات برخوردار است. به شکلی که به نظر می‌رسد همه در این‌باره حرفی برای گفتن دارند» (علیخانی، 1383: 82 ـ 81). هویت نه‌تنها ارتباط اجتماعی را امکان‌پذیر می‌کند، بلکه به زندگی افراد معنا می‌بخشد. هویت‌یابی فرایندی برای خودشناسی است که معناسازی نیز به واسطه آن صورت می‌گیرد. هویت معنایی کلیدی است که ذهنیت افراد را شکل می‌دهد. به واسطه هویت است که مردم به دیگران می‌گویند که چه کسی هستند و مهم‌تر اینکه به خودشناسی می‌رسند. شکل‌گیری هویت در اجتماعات گوناگون و فرایند هویت‌یابی به شکل‌های متفاوتی صورت می‌گیرد. در جوامع سنتی، هویت شخصی در پناه هویت اجتماعی به‌صورت غیررسمی شکل می‌گرفت و مبتنی بر سوابق و ریشه‌های تاریخی گذشته بود اما در جوامع مدرن امروزی، منابع و فرایند هویت‌یابی با جوامع سنتی متفاوت‌اند. امروزه هویت در اسناد بین‌المللی و حقوق داخلی کشورها به‌عنوان یک حق به شیوه‌های مختلف و با نمادهای خاص شناسایی می‌شود (اسدی، 1387: 26). بنیان‌های هویتی افراد معمولاً در کودکی شکل می‌گیرد؛ زمانی که کودکان تسلطی بر عناصر هویتی خود ندارند. هویت مفهومی متکثر و چندلایه است و به سبب همین ویژگی، در بافت‌های گوناگون جامعه و اقشار و سنین مختلف آن جلوه‌های متفاوت و تأثیرات گوناگونی دارد.
یکی از تأثیرگذارترین عناصر در هویت‌یابی کودکان، هنر و ادبیات است. هنر و ادبیات به‌عنوان شیوه‌ای از تحقیق از منظری متفاوت به بحث هویت کودکان می‌نگرند و در روش و محتوای ارتباط با کودکان واسطه‌ای زیبایی‌شناسانه محسوب می‌شوند. این موضوع در مسئله هویت‌یابی کودکان نیز موضوع اصلی به حساب می‌آیند؛ چنان‌که سابقه تاریخی‌شان قبل از علومی مانند روان‌شناسی در ارتقای شخصیت و هویت انسان‌ها اعم از پیر و جوان، کودک و بزرگسال و زن و مرد بارها و بارها تجربه و آزمون شده است و این نکته که منشأ تمام آرزوها و تفکرات بشر در هنر و اندیشه‌های شاعرانه نهفته بوده، مؤید این مطلب است. در راستای کندوکاو درخصوص هویت و کودکان نگارنده این مقاله می‌کوشد مبحث هویت‌یابی کودکان را از منظر هنر و ادبیات مورد واکاوی و بررسی قرار دهد.

 

 

بحث و چارچوب مفهومی

1. هویت
در لغت‌نامه دهخدا، هویت، تشخیص معنا شده که میان حکما و متکلمان مشهور است. واژه هویت (ldentity) ریشه در لاتین دارد و از کلمه ldem به معنای مشابه و یکسان نشئت گرفته است (علیخانی، 1383: 193). هویت به معنای چیستی و کیستی است و از نیاز طبیعی انسان به شناخته شدن در پیوند با چیزی یا جایی پدید می‌آید؛ نیاز وابستگی ریشه‌ای ذاتی یا غریزی در انسان دارد و برآورده شدن این نیاز موجب خودآگاهی فردی می‌شود. به عبارت دیگر، هویت شامل «مجموعه‌ای از علائم، آثار مادی، زیستی، اجتماعی، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد، گروه از گروه یا اهلیتی از اهلیت دیگر و فرهنگی از فرهنگ دیگر می‌شود (همان: 318). هویت دارای انواع مختلفی اعم از اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و ملی است و به نوعی می‌توان گفت سازه هویت دامنه گسترده‌ای از مسائل هر جامعه را در برمی‌گیرد (ذوالفقاری، 1386: 30).
ضرورت بحث از هویت این است که داشتن تعریفی از خود، نخستین گام نه‌تنها در ایفای نقش، بلکه از مقدمات انسان بودن است. انسان از ابتدای زندگی روی کره خاکی، پیوسته از کیستی و چیستی خود پرسیده است. از نظر تاریخی، هویت به معنای مجموعه عناصری از شخصیت فرد است که به وی امکان می‌دهد موضع خود را به نسبت به جهان و سایر انسان‌ها مشخص کند. هویت در ساماندهی به تعاملات افراد عنصر کلیدی است و مردم به واسطه آن به یک جامعه احساس تعلق می‌کنند و به رویدادها و تحولات محیط زندگی خویش واکنش نشان می‌دهند.
هویت یک بافت مفهومی چندبعدی و متکثر است. آنچه «من» را می‌سازد، مجموعه عوامل متعددی است. این عوامل متعدد در کنار یکدیگر هویت فرد را می‌سازند و هیچ‌کدام از آن‌ها به تنهایی هویت نیستند. دامنه این شاخصه‌های مختلف از ویژگی‌های شخصی چون رنگ پوست، شکل صورت، بلندی قامت و نوع آرایش و پوشش تا شاخصه‌های اجتماعی چون ملیت، قومیت، هواداری‌های حزبی یا ورزشی، مذهب و طبقه اجتماعی گسترده است. این شاخصه‌های بی‌انتها چارچوب هویت را می‌سازند؛ ساختاری که هیچ جزئی از آن به تنهایی گویای کل نیست و فقدان هر یک از اجزا تکمیل آن را ناممکن می‌کند. این شاخصه‌های هویتی، سیال و متغیرند. البته تعداد و تغییر شاخصه‌های هویتی، مطلقاً بیان‌کننده ارزش‌های مساوی آن‌ها نیست. معمولاً شماری از شاخصه‌ها اهمیت بیشتری دارند و در اولویت و شماری دیگر در مراتب بعدی قرار می‌گیرند. این شاخصه‌ها در کل هویت را تشکیل می‌دهند و نمایش‌دهنده مهم‌ترین ویژگی‌های آن هستند. از این منظر هویت، مفهومی بافتی2 است و در بافت‌های گوناگون تغییراتی گسترده دارد (زرین‌کمر و محسنی، 1396: 79).

 

2. اهمیت دوران کودکی در شکل‌گیری هویت افراد
کودکان از سرمایه‌های ملی به شمار می‌آیند که در توسعه هر کشوری بی‌شک تأثیرگذارند و توجه به آن‌ها و هویتشان سرمایه‌گذاری سودمندی است که نتایج قابل توجهی به همراه دارد. بحران هویت در کودکان از جمله عواملی است که مانع رشد و به ثمر نشستن این سرمایه‌های انسانی می‌شود. توجه به رشد و پرورش کودکان از اصولی است که همواره مورد توجه اندیشمندان جوامع مختلف بوده است. ژان ژاک روسو، اندیشمند مطرح جهانی، معتقد است که «شاخه نو دمیده یک درخت باید از سوی باغبان طبق اصولی بسته شود تا فرم و شکل مطلوب به خود گرفته و متناسب با هدف هویت یابد. کودکان و اطفال خردسال هم باید به همین ترتیب تحت تعلیم‌وتربیت قرار گیرند» (قزل ایاغ، 1383: 10). کودکی آستانه شکل‌گیری شخصیت و هویت است و از جهت تجربی و نظری مرحله‌ای اساسی برای فرد به حساب می‌آید؛ زیرا در دوران کودکی است که فرد آرام آرام به شناخت نسبی موقعیت خود در جهان اطراف دست می‌یابد. علم روان‌شناسی این شناخت را در قالب اصطلاح «هویت‌یابی» مطالعه می‌کند که به مرور به یکی از سرفصل‌های کلان علم روان‌شناسی تبدیل شده است. اریکسون به‌عنوان اولین نظریه‌پرداز مهم هویت، آن را احساسی نسبتاً پایدار از یگانگی خود تعریف می‌کند؛ یعنی به رغم تغییر رفتارها، افکار و احساسات برداشت یک فرد از خود همواره مشابه است.
علاوه بر این، او می‌گوید: «این احساس که ما چه کسی هستیم باید با نگرشی که دیگران نسبت به ما دارند، نسبتاً همخوان باشد. این مسئله در رابطه بین فرد و جامعه اهمیت بسیار دارد» (بیابانگرد، 1384: 59). اریکسون در سال 1981 م «هویت من» را مبتنی بر چند جنبه معرفی نمود:
الف. هویت پاسخی آشکار و ضمنی به این پرسش است که من کیستم.
ب. هویت بر تلفیق بین گذشته و آینده جهت تقویت حس یکپارچگی دلالت دارد.
پ. پاسخ به سؤال هویت با ارزیابی منطقی از خود داده می‌شود. این ارزیابی با ملاحظه فرهنگ، به‌ویژه عقاید و انتظاراتی که جامعه از فرد دارد، صورت می‌گیرد.
ت. هویت، فرایند یکپارچه‌سازی و مورد پرسش قرار دادن پیرامون حوزه‌های اساسی به‌خصوص حرفه آتی، جنسیت، عقاید سیاسی و مذهبی است که در نتیجه آن تعهدی قابل انعطاف اما دیرپا در حوزه‌های یاد شده به وجود می‌آید (همان).

3. عوامل مؤثر در هویت‌یابی کودک
نظریه‌پردازان با دیدگاه‌های مختلفی که دارند عوامل مهمی را در فرایند هویت‌یابی کودکان حائز اهمیت می‌دانند:
• والدین: نوع ارتباط والدین با کودک در چگونگی شکل‌گیری هویت آنان مؤثر است.
• مدرسه و جامعه: موفقیت‌های تحصیلی در طول سال‌های مدرسه و قبول شدن کودکان در آزمون‌های تحصیلی راه را برای آینده حرفه‌ای و شغلی و نیز دستیابی به هویت خویش هموار می‌سازد. مدرسه از طریق تعامل مستقیم با کودک در قالب کتاب و گفت‌وگو می‌تواند در احیای هویت فردی، اجتماعی و ملی و نیز ایجاد الگو سهم بسیار مؤثری داشته باشد.
• مذهب: عقاید مذهبی که معمولاً از کودکی تا نوجوانی به کودکان آموزش داده می‌شود، ظرفیت «ایمان» و «باورپذیری» در آن‌ها ایجاد می‌کند.
• عوامل اقتصادی: تحقیقاتی که بایرن در سال 1994 م انجام داد، نشان می‌دهد که شرایط بد اقتصادی در ارتباط مستقیم با کاهش مؤلفه‌های روان‌شناختی مثبت و کاهش سطوح رشد هویت بوده است.
• عوامل شناختی: رشد شناختی تأثیر بسیار مهمی بر شکل‌گیری هویت کودکان دارد. این نوع رشد به کمک مطالعه افزایش می‌یابد و کتاب‌خوانی و توجه به هنر و ادبیات می‌تواند در غنای آن بسیار مؤثر باشد (ر. ک شاملو، 1382: 67 ـ 50 و شرفی، 1381: 99 ـ 93). ادبیات و هنر در قالب کتاب‌های کودکان، نقش عمده‌ای در هویت‌یابی و رفع نیازها و مشکلات آنان دارد و می‌تواند با تقویت رشد شناختی کودکان سبب ارتقای هویت و شخصیت آن‌ها شود.

4. هویت و هنر
از دیدگاه متفکران، نقشی مهم و گاه مقدم در تعلیم‌وتربیت و خردورزی کودک دارد. آن هنگام که کودک درباره خویشتن خویش فکر کند، قطعاً به‌صورت ناخودآگاه در راه جست‌وجوی ماهیت فردی و اجتماعی خویش قدم برمی‌دارد. «نسبت کودک با هنر نسبت هم‌ذاتی است. هم‌ذاتی هنر با دوران کودکی آدمی می‌تواند دربرگیرنده این مفهوم باشد که هنر در ذات خود با فطرت انسان در ارتباط است. نسبت کودک با هنر نسبتی فطری است که او را به ماهیت اصلی خویش از ناخودآگاه به خودآگاه می‌رساند» (امین‌پور، 1385: 11).
کودکان از سال‌های آغاز تولد در برابر سرود و موسیقی به هیجان می‌آیند و اغلب نسبت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهند. تلاش کودکان در کاربرد واژه‌ها و عبارت‌های آهنگین و قافیه‌پردازی در گفتار روزمره آنان از ویژگی‌های عمده زبان در سال‌های کودکی است. کودکان از طریق نقاشی قادر به ترسیم خطوط اتفاقی بر روی کاغذ با دیوار می‌شوند و از مشاهده آنچه در ایجاد آن دخالت داشته‌اند، لذت می‌برند. به تدریج، نقاشی آنان از مرحله خط‌خطی کردن و رسم خطوط مبهم به سطوح بالاتری رشد می‌یابد و آگاهانه‌تر و کامل‌تر می‌شود. کودک از طریق نقاشی سخن می‌گوید؛ به بیان افکار و عقاید و عواطف خویش می‌پردازد و نیازها و تمایلات و مشکلات و محدودیت‌های زندگی‌اش را بازگو می‌کند. او از طریق هنر می‌تواند به رشد عقلانی و عاطفی دست یابد و هویت خویش را بسازد. این کار در بهداشت روانی و عاطفی او نیز بسیار مؤثر است» (میرزابیگی، 1376: 36).
از این‌رو هنر را می‌توان یکی از کارآمدترین ابزار و روش‌های تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش از ابعاد گوناگون، به‌ویژه از نظر خلاقیت و ایجاد هویت، بسیار اهمیت دارد. با توجه به اینکه هنر می‌تواند با در نظر گرفتن نیازهای عالی آدمی وی را به مراحل نهایی تکامل رهنمون سازد، ضرورت بهره‌گیری از آن به منظور ارتقای شخصیت و ایجاد خلاقیت و کمک به فرایند هویت‌یابی بیش از پیش احساس می‌شود. اهمیت هنر در شکل‌گیری و تکامل هویت فردی کودک تا اندازه‌ای است که «از مدت‌ها پیش مورد توجه روان‌کاوان و روان‌شناسان برجسته بوده و تأثیر آثار هنری را در قالب شعر، نمایش و داستان در اندیشه‌های فروید، آدلر، یونگ و ... به خوبی می‌توان مشاهده نمود» (معنوی و همکاران، 1363: 23).
به باور روان‌شناسان، پالایش روانی ناشی از آثار هنری موجب رهاسازی هیجانات، تعدیل فشارهای روانی، ایجاد آرامش، و شکل‌گیری شخصیت و هویت فردی و اجتماعی است. نقاشی و طراحی به‌عنوان یکی از جلوه‌های مهم هنر، از عناصر اصلی در بیان مقاصد، افکار، عقاید و نیازهای درونی بشر است و از دیرباز مورد استفاده او قرار داشته است. پرداختن کودک به این کار، علاوه بر اینکه شخصیت او را رشد می‌دهد، موجب درک هویت واقعی‌اش می‌شود.
موضوع مهمی که هنر را در بحث هویت‌یابی کودکان واسط قرار می‌دهد و ضرورت آن را به‌عنوان یک نیاز محتوایی و روشی مطرح می‌کند، این است که ذهن کودک در ارتباطی عاطفی با شیوه‌ها و محتوای درونی هنر همراه و هم‌ذات می‌شود. اگر هویت‌یابی کودکان نتیجه تماس ذهن آنان و ارتباطشان با هنر باشد یا هنر در بازی کودکان تلاشی در جهت یافتن هویت و شخصیت آن‌ها باشد، آن‌گاه هنر یا هر چیز دیگر که با محتوای هنر همراه باشد، می‌تواند آن‌طور که می‌خواهد بار خویش را در بستری مناسب در راستای هویت‌یابی کودک به مقصد برساند. هویت‌یابی محصول تفکر است و تفکر در خلأ عاطفی شکوفا نمی‌شود. تفکر فعالیتی است که مستلزم داشتن هدف و نیروی محرک است. ایجاد ارتباط عاطفی به واسطه هنر و تفکر حاصل از آن «نقش تعیین‌کننده‌ای در هویت‌یابی توسط کودکان دارد. هنر مجال ظهور تفکر را فراهم می‌آورد و تفکر سرچشمه اصلی هویت‌یابی است؛ از این جهت، نظریه‌های روان‌شناسی در ارتباط با هویت‌یابی تعیین‌کننده هستند» (رشتچی، 1389: 20).

برای شنیدن قصه کودکانه صوتی به این لینک مراجعه کنید

 

قصه کودکانه

http://www.voolak.com/%d9%82%d8%b5%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%88%d8%af%da%a9%d8%a7%d9%86%d9%87/


زیان های دوری کودک از مادر؛ از بی تفاوتی عاطفی تا رشد روحیه طغیا

قصه کودکانه صوتی

زندگی سالهای اولیه کودک بر پایه مادر محوری است وبرای از بین رفتن آن تا سنین بلوغ باید منتظر ماند، بنابراین غیبت های مکرر مادر در کودک بی تفاوتی عاطفی ایجاد می کند که برای طفل امری زیانبخش است.

به گزارش خبرگزاری مهر، کودک باید با مادر زندگی کند ولااقل تا مرحله پایان کودکستان با او باشد. این ضرورت از چند نظر احساس می شود که مهمترین آن ضرورت تربیتی است، زیرا مادر ارضا کننده و سازنده شخصیت عاطفی و اخلاقی اوست وبخش اعظم آن در دوران کودکی رنگ می گیرد. اگر مادر مجبور به کار یا مسافرتی است باید پرستاری برای او انتخاب شود که با کودک مانوس باشد و قسمت اعظم اوقاتش را با مهر وعطوفت با کودک بگذارند.

در جوامعی که اصولی برای زندگی وجود نداشته و یا اندیشیده نباشد همه امور و از جمله جنبه های تربیتی درهم وآشفته است. چه بسیار مادرانی که خود به هر سو می روند وفرزندشان را به دست پرستاران و یا به شانس می سپارند، اینکه بر سر او چه آید و در آینده چگونه فردی بشود برای شان مطرح نیست. جدایی از فرزند نباید کاری کوچک و ساده به حساب آید، اگر چاره ای جز آن نیست لازم است کودک با تضمین و امنیت لازم پشتیبانی گردد.

زندگی کودکان دور از مادر

اطفال خردسال به جدایی از مادر حساسند و کمترمی توانند خود را با وضع جدید مانوس کنند. هر چه به آنها مهر می شود برایشان دلچسب نیست. طفل مدتها پس از جدایی از مادر ناراحت است، دنیا را تاریک و فاقد انس و محبت می پندارد و آسایش وامنیت خود را از دست می دهد.

کودکی که مادرش از او دور شده و جداست غمگین وافسرده است. از ته دل نمی خندد، حال عمومیش خوب نیست، حتی اشتها ندارد، رنگش پریده و دچار تشویش واضطراب است، گاهی از خواب می پرد، زمانی بهانه می گیرد واگر کودک بداند که مادرش پس از مدتی از مسافرت بر می گردد تا حدودی جدایی را راحت تر تحمل می کند و تا وقتی که به او بگویند او از سفر بر نمی گردد.اعلام ناگهانی این خبر حتی ممکن است موجب شوک عصبی او شود. اگر مادر از کودک به ناچار جدا و از او غایب می شود لااقل باید اطمینانش دهد که بزودی بر می گردد و به دیدنش می آید.

این تصور غلط است که کودک خردسال مادر وغیر مادر را نمی فهمد وجدایی را می تواند تحمل کند. بررسی ها نشان داده است که کودک 1.5 ماهه نسبت به جدایی واکنش می دهد وحتی اگر خوب هم تغذیه شود از جدایی رنج می برد.

جدا ماندن طفل ازمادر موجب اختلالاتی در روان و در رفتار کودک خواهد شد. بررسی ها نشان داده که برخی از آنها سختگیر ومهاجم، نامتعادل، بی عاطفه و لاابالی می شوند ونسبت به همه چیز بی قید می گردند و به هیچ جامعه ای نمی پیوندند. برخی دیگر لجباز می شوند بهانه گیری می کنند، راه فرار از منزل را می آموزند، احساس بی محبتی می کنند و از نظر روانی ارضا نمی شوند.

کودک نیازمند به نوازش ومحبت واقعی است و کار مربی وپرستار از این حیث کامل نمی تواند باشد. در جنبه رشد بررسی ها نشان داده که کودکی این چنین از لحاظ رشد نیزدچارعقب ماندگی می شود وهر چه جدایی بیشتر باشد این جنبه بیشتر است. بخصوص برای کودکی که دارای هوش سرشارتری باشد. شخصیت چنین کودک در جنبه های اخلاقی و عاطفی کمتر توسعه می یابد واین امر حتی برای دوران بزرگسالی هم آثار نامطلوب از خود بر جای می گذارد. این مساله شامل رشد روانی کودک نیز خواهد بود و از آن بابت هم کودک دچار تاخیر روانی است.

غیبت های مکرر مادر در کودک بی تفاوتی عاطفی ایجاد می کند که برای طفل امری زیانبخش است و کودک حاضر نیست فرد دیگری را به عنوان جانشین مادر بپذیرد و دائما در حال عصیان و ظغیان است.

برخی عوامل آثار زیانبار غیبت ها را بیشتر و اثر آن را دردناک تر می سازد. این عوامل متعدد است

- طول مدت جدایی؛ مدت جدایی هر چه جدایی بیشتر، زیانش زیادتر است.
- سن کودک در حین جدایی؛ هر چه کودک خردسال تر اثر غیبت مادر در اوبیشتر است.
- نوع زندگی پس از جدایی؛ هرچه زندگی کودک آشفته تر ودرهم تر تاثیر زیانبخش او زیادتر است.
- نوع مربی در زمان غیبت؛ هر چه مربی سختگیرتر وسست عاطفه تر، اثر آن نامطلوبتر است.
- وضع ارضای نیازمندی ها؛ ارضای نیازهایی چون آب، غذا، استراحت و....هر چه نامطلوبتر اثر آن بدتر است.

کودک در حین جدایی و یا غیبت مادر گاهی به یاد او اشک می ریزد. در چنین وضعی نباید کودک را مجبور کرد که از گریه خودداری کند، بلکه باید در کنارش نشست و تدریجا با دلسوزی او را آرام کرد.

نوع جدایی

دیدیم که جدایی ها هر قدر بیشتر باشد زیان آن برای کودک بیشتر است. اگر او بدین وضع عادت کند حالت بی تفاوتی و نا آشنایی بر او غلبه می کند. طوری که از  پس این حاضر نیست مادر را بپذیرد. البته جدائی ها لازم نیست طولانی باشد گاهی جدائی های موقت هم از مادر باعث اختلال می شود.

هرگز برای جدا شدن از کودک نباید از غفلت او استفاده کرد. اگر بناست پس از رفتن فرزند به کودکستان مادر به مسافرت برود لازم است این مطلب را قبلا به او بگوید. زیرا طفل از مدرسه بر می گردد منتظر استفبال مادر است. به دنبال او می گردد، اگر او را نیابد برایش بسیار دردناک است

 

 

مقالات بیشتر را در سایت وولک بخوانید

 

http://www.voolak.com

 


آموزش داستان نویسی برای کودکان

آموزش داستان کودکانه نویسی

یکی از راه‌های پرورش خلاقیت کودکان و نوجوانان تقویت قوه تخیل آنها هست. آموزش داستان نویسی برای کودکان روشی برای به  پرواز در آوردن تخیلات و خیال پردازی هست. برای کودکان خردسال که سواد خواندن و نوشتن ندارند، راه‌های زیادی برای آموزش داستان نویسی وجود دارد. داستان نویسی کمک می‌کند تا قدرت تفکر و منطق نظم پیدا کند و اگر شما در سنین کم خردسالی به کودک یاد بدهید که چطور مراحل منطقی ساختار یک داستان را بشناسد در سن نوجوانی به راحتی نویسندگی می‌کند.

چطور آموزش داستان نویسی برای کودکان داشته باشیم؟

در ادامه 5 روش برای آشنایی کودک با داستان نویسی را توضیح می‌دهیم

روش اول)  آشنایی با داستان نویسی با شرح وقایع روزمره:

هر شب در پایان روز از کودک بخواهید داستان آن روز را برای شما تعریف کند. یک رکوردر یا دوربین فیلمبرداری روشن کنید و اجازه بدهید تا کودک‌تان کل اتفاقاتی که در روز افتاده را تعریف کند.

در ابتدا ممکن هست در بخاطر آوردن اتفاقات و کنار هم چیدن آنها مشکل داشته باشد، برای همین شما پرسش‌هایی را مطرح کنید. برای مثال بپرسید، ” امروز صبح اول از همه بعد از بیدار شدن چه کردی؟ توی مهدکودک چه کاردستی درست کردی؟ وقتی دوستت باهات بازی نکرد، چه احساسی داشتی؟ چه برنامه تلویزیونی دیدی؟….”

بگذارید در مورد همه احساساتش چه خوشحالی یا ناراحتی که در هر موقعیتی داشته فکر کند و برای شما بیان کند.

در این روش کودک شما با داستان نویسی آشنا می‌شود، اینکه هر داستانی یک شروع، اتفاقات میانی و یک پایان دارد. با پشت سر هم تعریف کردن اتفاقات با توالی و نظم آشنا می‌شود و در این نظم سعی می‌کند، روندی منطقی را اعمال کند. در بیان داستان روز و اتفاقاتی که در روز افتاده نیاز هست تا کودک توجه به مسائل جزئی داشته باشد و بر روی مطالبی که در داستانش عنوان می‌کند، متمرکز می‌شود. همینطور با احساسات و هیجاناتی که در روز با آنها درگیر هست، آشنا می‌شود و هوش هیجانی در کودک تقویت می‌شود.

 

روش دوم) آموزش داستان نویسی با حدسیات در مورد آینده:

یک روش دیگر برای آموزش داستان نویسی برای کودکان تخیل پردازی اتفاقات در آینده هست. یعنی بجای اینکه کودک اتفاقاتی که در گذشته افتاده را بیان کند، بخواهید در مورد آینده صحبت کند. مثلا، “وقتی خانه مادر بزرگ رفتیم، دوست داری چه کارهایی انجام دهی؟ چه چیزی به مادر بزرگ بگویی؟ ”

روش سوم) داستان نویسی با نقاشی

یک روش برای ترغیب بچه‌ها به داستان نویسی خصوصا کودکانی که سواد نوشتن ندارند، نقاشی کردن هست. از کودک بخواهید اتفاق و تجربه اخیری که داشته را نقاشی کند. مثلا گردشی که با مامان در پارک داشته را نقاشی بکشد. این نقاشی می‌تواند اینطوری باشد، ” دست در دست مامان زیر درختی نشسته یا عده‌ای اطراف آنها مشغول تاب بازی هستند ….”. بگذارید هر طور دوست دارد داستانش را نقاشی بکشد. مهم نیست نقاشی ساده‌ای باشد یا نه با جزییات و نکات ریز … فقط هدف این هست که بچه‌ها فکر کنند و افکارشان را بر روی کاغذ نقاشی کنند.

روش چهارم) داستان نویسی با خواندن قصه‌ کودکانه های مورد علاقه

برای بچه‌های خردسال و پیش دبستانی که دوست دارند، برای آنها قصه خوانده شود این روش خیلی جذاب هست. وقتی قصه‌ای برای آنها می‌خوانید از بچه‌ها بخواهید داستان را با شخصیتهای خیالی خودشان تعریف کنند و انتهای داستان را تغییر دهند. بعنوان مثال اگر در کتاب قصه مورد علاقه‌شان خرسی در جنگلی زندگی می‌کند از کودک بپرسید، ” فکر می‌کنی به جز خرس چه حیوان دیگری در جنگل هست؟ آنها چه شکلی هستند؟ اگر تو جای خرس داستان بودی آخر داستان چه می‌کردی؟ ”

بحث کردن در مورد عناصر مهمی که داستان را ساخته کمک می‌کند تا کودک با ساختار داستان نویسی آشنا شود. چه چیزی در ابتدا مهم هست؟ وسط داستان چه اتفاقی افتاد و چرا به انتها نیاز هست؟… همه این پرسش‌ها و صحبت در مورد آنها تفکر خلاق در کودکان تقویت می‌کند.

روش پنجم) نمایش بازی کردن قبل از نوشتن داستان

بازی کردن نقش‌های یک داستان قبل از نوشتن داستان یک جرقه داستان پردازی هست. خصوصا برای بچه‌های مدرسه‌ای شاید بجای اینکه از آنها بخواهیم بنشینند و یک برگه کاغذ سفید دستشان بدهیم تا شروه به داستان نویسی کنند، بهتر هست ابتدا صحنه‌هایی را بصورت نمایش اجرا کنیم و بعد کودک آنچه دیده را روی کاغذ بیاورد و با تخیلاتش اضافه و کم کند.

چند نکته برای آموزش داستان نویسی کودکان :

در داستان نویسی با پرسیدن سوالات سعی کنید روند قصه را به جلو پیش ببرید. مثلا سوالاتی از این قبیل داشته باشید:

  • قهرمان قصه انسان هست یا حیوان؟ یا حتی اشیاء و وسایل می‌توانند قهرمان قصه باشند.
  • شخصیتهای دیگری هم داستان دارد؟ هر کدام چه می‌کنند؟
  • چه اتفاقاتی برای شخصیت داستان می‌افتد؟ چه کارهایی می‌کند؟ و داستان چطور تمام می‌شود؟

 

 

شما داستان را یاداشت کنید و کودک آنرا تعریف کند و حتما فراموش نکنید که در انتهای داستان آنرا با صدای بلند برای کودک بخوانید.

استفاد از کاربرگ‌های داستان نویسی خیلی کمک می‌کند در شید شاد نمونه‌هایی از این تمرینها را در مطلب کاربرگ داستان نویسی مدرسه و کاربرگ تمام کردن داستان داشتیم.


اصول داستان نویسی

تاریخچه داستان کودکانه جدید : احداث داستان امروزی قرن 18 و 19 میلادی ربط می دهند، برای پیدا کردن ریشه داستان و داستان نویسی به گذشته بازگشت. در گذشته داستان های بسیاری را در چارچوب حکایت های گلستان یا مثنوی بوستان بیان شده است. اما امروزه داستان هایی بسیاری از نظر نوع ساختار و چه از نظر ظاهر و محتوا با قصه ها و افسانه ها وجود دارد که نمی توان داستان مدرن را با داشتن تمام این تفاوت ها قالبی جدا از گذشته دانست. خرید دوره آشنایی با اصول قصه کودکانه جدید نویسی  مقدمه داستان نویسی : برای اینکه داستانی را بنویسیم ، باید راه و روش داستان نویسی را بلد باشیم. لازمه نوشتن یک داستان خوب یادگیری اصول داستان نویسی است. داستان (Story) چیست ؟ داستان ایجاد کردن شخصیت های تخیلی  و توضیح دادن روابط آن شخصیت ها، و رو به رو شدن داستان با رویدادها و حوادث، از تجربیات خلاقانه یک نویسنده است.   انواع داستان ها : داستان ها به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند: -    رمان -    داستان بلند -    داستان نیمه بلند -    داستان کوتاه -    داستانک (داستان خیلی کوتاه) رمان، داستانی بلند و معمولا بیشتر از چندین صفحه می باشد و ممکن است به هزار صفحه پیش تر رود. رمان دارای اشخاص مختلفی است که هر کدام پیچیدگی و ابعاد مختلفی را دارند. داستان نیمه بلند به داستانی گفته می شود که بیشتر از پنجاه صفحه است  و خصوصیات کلی داستان کوتاه را دارد. داستان کوتاه : تخیلات ذهنی یک نویسنده است که در چند صفحه نوشته شده است که درآن زندگی یک شخصیت یا شخصیت های ساخته ذهن نویسنده برای آن بیان شده است. هدف مرکز آموزش مجازی پارس سعی بر این دارد که شما را با اصول داستان نویسی آشنا کند. اصول داستان نویسی : -    بنا کردن داستان : داستان برای ایجاد شدن و کامل شدن نیاز به زمانی دارد و نویسنده داستان در نوشتن نباید عجله کند. زیرا فکری که به ذهن نویسنده می رسد باید در ذهن باقی بماند تا در مورد آن مطالعه کند . برای ساختار داستان باید مراحل ، موضوع یابی ، محتوای داستان، طراحی داستان ، رشد و پرداخت داستان را باید گذراند. 1-    موضوع یابی : یک نویسنده قبل از هر چیزی باید بداند قصد دارد درمورد چه موضوعی داستان بنویسد. 2-    طراحی داستان :  یک نویسنده برای نوشتن داستانش باید از قبل نقشه داستان را داشته باشد. پس از طراحی داستان حال نویسنده بادی سراغ نوشتن خود داستان برود. 3-    طرح داستان باید کاملا واضح باشد. یعنی کاملا مشخص باشد از چه نقطه ای شروع شده چه راهی را طی می کند و چطور به پایان می رسد، به طوری که  خود داستان نویس  درک کند داستان درباره چه کسی و یا چه چیزی بوده چگونه شروع شده ، چطور ادامه پیدا کرده و به چه صورت به پایان می رسد. 4-    در طرح هر داستان شخصیت اصلی ، زمان و مکانی در آن رویدادها اتفاق افتاده باید مشخص باشد. -    شخصیت پردازی : 1-    خصوصیات های اصلی معمولا در داستان هایی شکل می گیرد که شخصیت های بسیار زیادی دارند و نویسنده در طول داستان، وقت پیدا کردن شخصت های اصلی را ندارد به همین دلیل خصوصیات شخصیتهای در یک یا دو جمله از زبان خود نویسنده یا یکی از شخصت های داستان بیان می شود. 2-    باید شخصیت های اصلی که نقش مهمی در داستان دارد را بیان کرد زیرا ذهن مخاطب باعث دور شدن از طرح داستان می شود. -    اسم داستان : اسم داستان باید جذاب و روشن باشد. اسم داستان نباید محتوای داستان را آشکار نماید همچنین باید ارتباط مستقیمی با چارچوب داستان داشته باشد. نحوه نوشتن رمان : برای نوشتن رمان هزاران راه وجود دارد و افراد علاقمند می خواهند بدانند چگونه یک رمان را بنویسند و بهترین روش چه روشی است . -    اهمیت طراحی : یک داستان خوب به صورت اتفاقی ایجاد نمی شود. بلکه یک داستان خوب طراحی می گردد. کار طراحی داستان می تواند قبل از شروع یا در هنگام نوستن داستان انجام شود. بنابراین یاد گرفتن اصول کار را باید بدانید و بر اساس آن دستورالعمل هایی را زیر نظر داشته باشید . -    پرسش اساسی: یک پرسش که همیشه در ذهن یک نویسنده باید باشد این است که چگونه رمان خود را طراحی کنند. در آغاز کار باید با یک داستان کوچک شروع شود و رفته رفته درگذر زمان یک رمان بنویسند. در مورد موضوع کتاب خود فکر کنند. حقیقت یک رمان را در ذهن خود شکل دهند این گونه است که همه چیز مهیاست فقط نیاز به یک قلم و کاغذ است که نوشتن خود را شروع نمایند. توجه داشته باشید قبل از شروع نوشتن ایده های فوق العاده خود را سازماندهی کرده و جوری روی کاغذ بیاورند که قابل استفاده باشد. در کتاب اصول نوشتن داستان نویسی به صورت کلی با نوشتن داستان کوتاه آشنا می شوید. انتخاب الفاظ و رعایت نکات دستوری در داستان : لفظ ابزار کار نویسنده است که نویسنده داستان باید با این ابزارها آشنا باشد و بداند جای چه لفظی کجاست و کاربرد آن چیست.  در اصل نویسنده باید بداند در  چه مکانی از داستان از چه واژه ای استفاده کند که داستانش را درست و اصولی تر بیان کند.  داستان نویس اگر به واژه ها اهمیت ندهد در واقع به کار نویسندگی اهمیت نداده است. برخی نکات مهم در داستان نویسی : -    در انتخاب واژه ها و نگارش ها باید از جملات قدیمی پیشگیری کرد. -    به کار بردن جملات قالبی یا جملاتی که بارها و بارها نوشته و تکرار شده است و تازگی خود را از دست داده اند، حتی سبب شده است از زیبایی دستان بکاهد از ابداع نویسنده نیز هست. -    داستان نویس باید خلاق باشد. -    نویسنده باید در زمان حال زندگی کند.  زیرا مواردی مانند پندهای گذشته برای مخاطب جذابیت زیادی دیگر ندارد. -    به کاربردن آرایه های قدیمی که بیشتر در آثار گذشته به کار می رود برای خواننده سخت است نباید در نوشته آشکار باشد. -    سخنان ساده  و محاوره در بخش دیالوگ و در بخش هایی در منولوگ در داستان نویسی صحیح نمی باشد. -    نویسندگان حرفه ای اغلب تحریک می شوند که هنگام نوشتن، برای رسیدن به سود مادی، از همه سنجش هایی که خود تعیین کرده اند خارج شوند، که این کار بزرگ ترین اشتباهی است که مرتکب می شوند، چون فکر خود را برای رسیدن به هدفشان می بندد. آموزش نکات مهم در داستان نویسی آموزش داستان نویسی برای کودکان : یکی از راه های پرورش خلاقیت کودکان تقویت قوه تخیل کودکان است. آموزش داستان نویسی برای کودکان روشی برای به هیجانات خیال پردازی است. داستان نویسی کمک می کند تا قدرت تفکر و منطق نظم پیدا کند.   پنج روش برای داستان نویسی کودکان : 1-    آشنایی با داستان نویسی با توضیح دادن وقایع : از کودک بخواهیم داستانی را تعریف کند و اجازه بدهیم کل کارهایی که در روزمره افتاده است را برایمان تعریف کند.  اینگونه از احساساتش در هر موقعیتی آشنا شده ، در این روش کودک با داستان نویسی آشنا می شود. 2-    آموزش داستان نویسی با حدس زدن در مورد آینده : یک روش دیگر آموزش داستان نویسی برای کودکان تخیل پردازی در مورد اتفاقات آینده است. به جای اینکه در مورد گذشته حرف بزند بخواهیم در مورد آینده صحبت کند. 3-    داستان نویسی با نقاشی : یک روش برای تشویق کودکان ، نقاشی کردن است. از کودک خواسته شود تا تجربه خود را نقاشی کند. هدف از این کار این می باشد که بچه ها فکر کنند و افکارشان را بر روی کاغذ نقاشی کنند. 4-    داستان نویسی با خواندن قصه های مورد علاقه : کودکانی که دوست دارند برای آن ها قصه خوانده شود، این روش که از بچه بخواهیم داستان هایی با شخصیت خیال خودشان تعریف کنند و آخر داستان را تغییر دهند این روش خیلی جالب است. هم صحبتی در مورد عناصر مهمی که داستان را ایجاد کرده کمک می کند تا کودکان را با ساختار داستان نویسی آشنا کند.

 


مشکل پرینت نگرفتن و راهحل های آن

تعمیر کارتریج پرینتر

آیا برای شما هم اتفاق افتاده که، برگه ای را با پرینتر خود چاپ کنید ولی بعد از دستور پرینت، دستگاه شما هیچ فعالیتی انجام نمی‌دهد؟ نگران نباشید، ما برای شما راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنیم تا با انجام آنها بتوانید ایراد پرینت نگرفتن پرینتر را حل کنید.

1- ابتدا یک بار پرینتر و کامپیوتر (لپ تاپ یا دسکتاپ) خود را خاموش و روشن کنید.

2- کابل اتصال پرینتر با کامپیوتر (کابل USB) را جدا کرده و دوباره نصب کنید و یا آن را تعویض کنید.

 

3- اگر اتصال از طریق وایرلس است، یک بار مودم خود را خاموش و روشن کنید.
4- از READY بودن پرینتر خود مطمئن شوید. اگر پرینتر شما صفحه نمایش دارد، مطمئن شوید که پیغام خطایی را نشان نمی‌دهد و کلمه READY را بر روی صفحه نمایش، نشان دهد. اگر هم صفحه نمایش ندارد و فقط چراغ های LED دارد مطمئن شوید که چراغ سبز روشن است و چراغ نارنجی چشمک‌زن نباشد.

 

5- تست‌های داخل پرینتر را گرفته و مطمئن شوید که دستگاه از نظر سخت افزاری سالم باشد. برای تست دستگاه‌هایی که صفحه نمایش دارند، از منوی دستگاه وارد منوی REPORT شده و یکی از گزینه ها را برای پرینت انتخاب کنید و در پرینترهای دارای پنل کلیدی دکمه به رنگ سبز یا علامت کاغذ را فشار دهید.

 

6- از کنترل پنل وارد قسمت Device and Printer شده و از نصب بودن پرینتر خود مطمئن شوید. اگرنصب بود؛ آیکون پرینتر شما باید پر رنگ باشد و علامت هشدار (به رنگ زرد) روی آن نباشد. اگر هم آیکون پرینتر شما در لیست نبو، درایو پرینتر خود را دوباره نصب کنید. فقط به هنگام نصب باید کابل USB از پرینتر جدا شده باشد و در حین نصب درایور، کابل متصل شود و حتما هنگام نصب، اینترنت خود را قطع کنید. در صورت نداشتن درایور پرینتر خود به اینجا مراجعه کرده و آخرین درایور پرینتر خود را دانلود کنید.

 

تعمیر و مشاوره تخصصی انواع برندهای پرینتر در فالنیک

در صورتی که در پرینت گرفتن اسناد خود به مشکل برخورد کردید و یا تعمیر پرینتر خود، با کارشناسان فالنیک در ارتباط باشید. همراه با 6 ماه گارانتی معتبر ایران اچ پی بر روی تمامی تعمیرات

ثبت تیکت

 

 

7- از کنترل پنل وارد قسمت Device and Printer شوید و روی آیکون پرینتر خود راست کلیک کرده و See What’s Printing را انتخاب کنید و از منوی پرینتر، گزینه Cancel All Documents را انتخاب کنید تا فایل های ارسالی و پرینت گرفته نشده از حافظه کامپیوتر پاک شوند.

 

8- اگر پرینتر پیغام خطا دارد آن را برطرف کنید و دوباره تست کنید. مانند نداشتن کاغذ – گیر کردن کاغذ داخل دستگاه – تمام شدن کارتریج.
9- اگر با انجام مراحل بالا باز موفق به گرفتن پرینت نشدید دستگاه خود را روی یک کامپیوتر دیگر نصب کرده و تست کنید و در صورت نتیجه نگرفتن، با شرکت خدمات و پشتیبانی محصول خود تماس بگیرید.